ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نمی دانم چه میخواهم از این دنیا
نمی دانم چرا این گونه شد رویا
نمی دانم نگاهم تاب دیدن داشت !
نمی دانم صدایم اوج بودن داشت !
نمی دانم چرا افسرده آیینم
نمی دانم چرا پژمرده ، غمگینم
نمی دانم چرا غرق شد همه خوبی
نمی دانم چرا شب شد به این زودی
شبی که نای رفتن نیست
شبی که حکم بودن نیست
شبی که مرده ها داغ جنونند
شبی که زنده ها از ترس تو گورند
شبی که آسمان در خلوتش بارید
شبی که دیو بد در این جهان زایید
شبی که جوی خون شد شهر این دنیا
شبی که بدشگون شد نام این دنیا
شبی که حوریان رفتند به مسلخ گاه
شبی که قدسیان نالند از این دنیا
نمی دانم چه میخواهم از این دنیا
نمی دانم چرا این گونه شد رویا