ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
رفتنت ....
نبودنت .....
نامردیت....
هیچ کدام نه اذیتم کرد
نه واسم سوال شد
فقط یک بغض داره خفم میکنه
چه جوری نگات کرد .... که منو تنها گذاشتی
به حقیقت من و تو آگاهیم
هردو گمشده یک راهیم
هر دو زخمی شده یک شلاق
هر دو نفرین شده یک آهیم
من وتو عاشق بی تدبیریم
من وتو مجرم بی تقصیریم
گر نباشیم در این راه باهم
بیگمان در تنهایی می میریم
آهای
روزگار
درست است که من راه های نرفته زیاد دارم
اما خودت هم میدانی با تو زیاد راه آمده ام
پس کاری کن
که ما در کنار هم عاشقانه نفس بکشیم
دوری وجدایی بس است .