باران

شروع دیگر

باران

شروع دیگر

عناوین یادداشت‌ها

  • آغوش 1392,02,30 11:39
    روی بند دلم راه میروی با خنده هایت ، حکم قتلم را صادر می کنی آفتابگردان ها ، سر تعظیم فرود می آورند! باددر آستین پیراهنت می رقصد با این همه دودی که به چشم ماه می رود قرار است کجا کلک آغوشم را بکنی !
  • نقاب 1392,02,30 10:25
    چشمهایم را می بندم نقابت را بردار ..... بگذار صورتت هوایی بخورد
  • سقوط 1392,02,30 10:22
    شیرجه های نرفته گاهی کوفتگی های عجیبی برجای می گذارند .......
  • تقدیم به مادرم ( سومین نوشته دلتنگیهام ) 1392,02,29 14:18
    همیشه مثل یه خواب بود بودن تو همیشه مثل سراب بود دیدن تو تو شدی یه قاب عکسی که روی طاقچه نشسته تو شدی یه خاطره واسه روزهایی که رفته دیگه دستام نمیتونه بگیره دستای گرمت دیگه نگاهم نمی تونه گم بشه تو چشم مستت تو شدی یه یادگاری واسه روز موندگاری تو شدی نگین نایاب واسه روزی که نمی یای رفتی ورفتی از اینجا شدی همسایه ابرها...
  • بی اعتنایی 1392,02,29 12:33
    آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟
  • بچگی 1392,02,29 11:12
    کاش بازهم بچه میشدیم، همان زمانهایی که تنها تلخی زندگیمان شربت تبمان بود.....
  • دلتنگی 1392,02,29 11:06
    حالم را پرسیدن،گفتم رو به راهم، اماکسی نفهمید رو به کدام راهم ، اگر دلت گرفت سکوت کن ، این روزها هیچ کس معنای دلتنگی را نمی فهمد.
  • دوستی 1392,02,29 09:36
    چه دوستی پاکی دارند کفشها! هرکدامشان گم شود آن یکی را آواره خودش میکنند .
  • محبت 1392,02,29 09:29
    محبت زیادی همیشه آدمها رو خراب میکنه گاهی آدمها میروند نه برای اینکه دلیلی برای ماندن ندارن بلکه آنقدر کوچکند که تحمل حجم بالای محبت تورو ندارن
  • خیانت 1392,02,29 09:24
    همیشه نگاهی را باور کن که وقتی از آن دور شدی در انتظارت بماند.
  • از یک جایی به بعد 1392,02,26 11:51
    از یک جایی به بعد بزرگ نمیشی ، پیر میشی از یک جایی به بعد دیگه خسته نمی شی ، میبُری از یک جایی به بعددیگه تکراری نیستی ، زیادیی
  • خدا 1392,02,26 11:42
    قطاری سوی خدا می رفت همه مردم سوار شدند .... اما وقتی به بهشت رسیدند همگی پیاده شدند وفراموش کردند که مقصد خدا بود نه بهشت .....
  • نمی دانم ( دومین نوشته های دلتنگیهام) 1392,02,25 13:57
    نمی دانم چه میخواهم از این دنیا نمی دانم چرا این گونه شد رویا نمی دانم نگاهم تاب دیدن داشت ! نمی دانم صدایم اوج بودن داشت ! نمی دانم چرا افسرده آیینم نمی دانم چرا پژمرده ، غمگینم نمی دانم چرا غرق شد همه خوبی نمی دانم چرا شب شد به این زودی شبی که نای رفتن نیست شبی که حکم بودن نیست شبی که مرده ها داغ جنونند شبی که زنده...
  • سنگ 1392,02,25 09:33
    از شیشه باش ! اما به همه بگو از سنگم ! مردم این زمونه فقط به دنبال شکستنند.
  • باران 1392,02,25 09:28
    سلام هــــــــوای بـارانی! از آدما دلگـــیر نشو ... تهمت زدن طبیعت آدم‌هاست ... وقتی به هوای بارانی میگویند ... خــــــراب ...!
  • هوای دونفره 1392,02,24 16:19
    هوای دونفره داشتن نه ابر میخواد نه باران نه یک بعداز ظهر پاییزی کافیست حواسمان به هم باشد!!!
  • حسرت ( اولین نوشته دلتنگیهام ) 1392,02,23 16:15
    نوشته هایی که توی دلتنگیهام تو ذهنم میاد الان میخوام بیارم توی وبلاگم نگاه سردو خاموشم به برگ برگ دفترم خیره می شود شعرهایم نشسته درکمین تا مرغ آرزوهایم را پرپر کنند تابوت آرزوهایم را با احترام تشییع می کنند ومن بر مرگ آرزوهایم زجه میزنم سکوت نشسته برلبانم با فریاد غصه هایم نمی شکند امروز ، روز محشر است ! مردمک چشمانم...
  • فقر 1392,02,23 12:19
    یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد! پس به امید فرداها محبتها را ذخیره نکنیم .
  • سرنوشت 1392,02,22 14:45
    خدایااااااااااااااا به سرنوشت بگو اسباب بازی هایش بی جان نیستند، آدمند.... می شکنند آرامتر .....!
  • دوست داشتن 1392,02,22 14:21
    اونکه واقعا تورا دوست دارد به ساز آرام ، بودنت کفایت می کند وهرگز از تو نمی خواهد رقاصه سازهایش باشی ..!
  • آدمهای دروغین 1392,02,22 11:12
    آدمهای دروغین مانند مه ناپدید میشوند وقتی مسیر باد عوض میشود
  • اون دنیا 1392,02,22 11:09
    از مرگ نمی ترسم من نگرانم درشلوغی اون دنیا مادرم را پیدا نکنم
  • !!! 1392,02,16 09:25
  • مجلس ختم 1392,02,16 09:06
    من به اندازه یک مجلس ختم ، دوستانی دارم! چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز بر شکوه سفر آخرتم، افزودند اشک در چشم، کبابی خوردند قبل نوشیدن چای، همه از خوبی من میگفتند ذکر اوصاف مرا، که خودم هیچ نمی دانستم نگران بودم من، که برادر به غذا میل نداشت دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد راستی هم که برادر خوب است گر چه دیر...
  • وقتی باختم 1392,02,16 08:32
    وقتی باختم " مسیر " را یافتم ! در بزرگراه زندگی ، همواره " راهت " راحت نخواهد بود . هر " چاله ای " " چاره ای " به من آموخت . دوباره فکر کن فرصت ها " دوبار " نمیشوند . برای جلوگیری از " پس رفت " پس ، باید " رفت "
  • دروغ 1392,02,15 11:02
    شاید میان این همه نامردی باید شیطان را بستایم که دروغ نگفت جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد......
  • التماس 1392,02,11 15:25
  • اینم هدیه روز زن 1392,02,11 10:47
  • روز زن مبارک 1392,02,10 13:52
    زن بودن کار مشکلیه مجبوری مانند یک بانو رفتار کنی همانند یک مرد کار کنی شبیه یک دختر جوان بنظر برسی ومثل یک خانم مسن فکر کنی !!! ای بزرگ هنرمند زمان خسته نباشی روزت مبارک تو جامعه ما خیلی تفاوت بین زن ومرد، شهادت دوتا زن مساوی شهادت یک مرد زن 2/1 مرد ارث میره ولی تا حرف از خرج خونه که میرسه مرد وزن مساوی میشن مرد وزن...
  • آدمها 1392,02,09 11:43
    تقصیر برگها نیستند آدمها همینند ! نفس میدهی ... له ات میکنند ...