باران

شروع دیگر

باران

شروع دیگر

حکایت آدمها

حکایت ما آدمها..... 

حکایت کفشاییه که  

اگر جفت نباشند  

هر کدومشون  

هر چقدر شیک باشند  

هر چقدر هم نو باشند  

تا همیشه  

لنگه به لنگه اند ....  

کاش  

خداوند وقتی آدمها رو می آفرید  

جفت هرکس رو باهاش می آفرید  

تا این همه آدمهای لنگه به لنگه زیر این سقف  

به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند.

نظرات 1 + ارسال نظر
مهتاب 1392,04,17 ساعت 17:44 http://maedeh69.blogfa.com

رد پایت روی برف‌ها جا مانده/ نفس‌های گرمت در سینه‌ی من/ از گرمای تیرماه تنت/ تا سرمای دی‌ماه خداحافظی/ این شب‌ها بر مدار دلتنگی تو مهتابی‌ست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد