من زن خلق شدم
نه برای در حسرت یک بوسه ماندن
برای خلق بوسه ای از جنس آرامش....
من زن نشدم که همخواب آدمهای بی خواب شوم
زن شدم که برای خواب کسی رویا شوم....
من زن نشدم که در تنهاییم حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشم
زن شدم تا !!!
آغوشی در تنهایی عشقم باشم .....
سیمین دانشور
امشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند و من میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم راامشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند و من میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را … …
یک نفر مثلِ من پر از خود شد
یک نفر مثلِ زن پر از زن شد
از همان جاده ای که آمد ؛ رفت
رفت و اندوه برنگشتن شد
« علیرضا آذر »
هیچوقت برای تنهایی خودم گریه نکردم،
دلتنگ آنهایی شدم که تنهایم گذاشتند....
عالی بود مر30که سرزدی.
سلام
وبلاگ باحالی داری به کلبه حقیرانه منم سر بزنین
راستی هفته دیگه تولد عشقمه خوشحال میشم بیایین واسه تبریک
میخوام سوپرایزش کنم
ممنوووووووووووووووونم[قلب]
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥______________________
___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥___________________
__♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥........____ _____
__♥♥♥♥-...-♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥..______
__♥♥♥---------♥♥♥♥♥♥♥♥♥.____
__♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥......___
___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.____
____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥._____
______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥._____
________♥♥♥♥♥♥♥♥♥._____
__________♥♥♥♥♥♥._____
____________♥♥♥.____
_____________♥.._____
_____________♥._________
___________________________
من ریزه کاری های بارانم
در سرنوشتی خیس می مانم
دیگر درونم یخ نمیبندی
بهمنترین ماه زمستانم
رفتی که من یخچال قطبی را
در آتش دوزخ برقصانم
رفتی که جای شال در سرما
چشم از گناهانت بپوشانم
ای چشمهای قهوه قاجاری
بیرون بزن از قعر فنجانم
از آستینم نفت می ریزد
کبریت روشن کن بسوزانم
از کوچههای چرک میآیم
در باز کن سر در گریبانم
در باز کن شاید که بشناسی
نتهای دولا چنگ هذیانم
یک بی کجا درمانده از هر جا
سیلی خور ژنهای خودکامه
صندوق پُست پَست بی نامه
یک واقعا در جهل علامه
یک واقعا تر شکل بی شکلی
دندانههای سینِ احسانم
دندانهام در قفل جا مانده
هر جور میخواهی بچرخانم